معنی home port به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

American: hoʊmˈpɔːrt British: həʊmpɔːt

معنی‌ها و نمونه‌جمله

(بندرگاه دائم کشتی که برای تعمیر یا استراحت سرنشینان به آن می‌رود) بندر اصلی، خان‌بندر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- The carrier's homeport is San Diego.

- بندر اصلی آن کشتی هواپیمابر، ساندیگو است.

(بندرگاهی که کشتی‌های کهنه را در آن انبار می‌کنند) بازنشستگاه کشتی

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت home port

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «home port» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/home port

لغات نزدیک home port

- home page
- home plate
- home port
- home range
- home rule

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی